ما و مذلت استکبار
پیش نگاشت:
دیروز سالروز شهادت عبد الله بود. این نوشتار قرار بود دیروز البته نمایش داده شود. اما اتفاقاتی مانع شد. نوشتار صمیمی یا صمیمانه ی ذیل شاید تنها عجز نگارنده را نشان می دهد؛ برای بیان یک جمله ی آخرین دست نوشته ی عبدالله ابیض. یک جمله ای که خیلی ساده بیان شده است. تقدیم به ارواح مطهر شهدای نهضت اسلام:

عبدا الله! در آخرین دست نوشته ات این مردم عزیز، این عزیزان برتر از امت زمان رسول الله را این گونه توصیف می کنی که" امت حزب الله و سلحشور که توانستند؛ با ایثار و فداکاری خودو با یاری امام عزیزمان اسلام را در این کشوراسلامی زنده کرده و این دو عامل بود که امروز دشمنان اسلام و مسلمین را به ذلت و خواری -که شایسته ی آن ها است- انداخته است." راستی برای این ملت عزیز جز ایثار و فداکاری و پذیرفتن ولایت فقیه زمان، چه سلاحی برای به خاک مذلت کشاندن دشمنان تا دندان مسلح بوده است؟ دشمنان این ملت با کدام سلاح و تجهیزاتی یکی پس از دیگری به ورطه ی افول افتاده اند؟( از شوروی گرفته تا صدام و طالبان و از غرب مدرن گرفته تا اسرائیل غاصب.) این ملت با کدام سلاح توانسته است؛ سی و چند سال نه تنها در حیطه ی جغرافیای ایران اسلامی بلکه آتش کینه ی مسلمانان و متضعفین جهان را همچنان زنده و زنده کننده قرار دهد؟ این ملت با کدام سلاح توانسته است؛در حیات خلوت آمریکای جنابتکار، یعنی کشور های منطقه ی آمریکای جنوبی و آفریقا و آسیای مرکزی و اروپای شرقی قلوب ملت ها و دولت های مستقل را تسخیر کنند؟ این ملت با کدام سلاح توانسته است؛ ده سال جنگ های برنامه ریزی شده را -که با مشارکت مستقیم مسئولان کشور های شاخص اروپایی- به ایشان تحمیل شده بود؛ به عامل اعتماد و خودباوری ملت های مسلمان بدل کنند؟ مگر جز این است؛ که صهیونیزم جهانی تدبیر امور رسانه های جهان را به انحصار گرفته است؛ این ملت با کدام سلاح توانستند؛ پیام امید بخش و نجات دهنده ی خویش را در مبارزه با استکبار تا هدم کفر و ظلم به تقدیر تاریخی ملت های مسلمان بدل کنند؟ مگر جز این است؛ که صهیونیزم جهانی سال هاست؛ به وسیله ی بنگاه های و شرکت های چند ملیتی نبض سرمایه داری جهان را در دست گرفته است؛این ملت چگونه توانسته است؛ با وجود تحریم های همه جانبه و کارشکنی ها، امروز حرف هایی نو در عرصه های علمی و مدیریتی جهان داشته باشد؟ مگر جز این است؛ که تئوریسین های استراتژیست غرب سال ها ساعت فرصت خویش را صرف کرده اند ؛ برای برنامه ریزی جهت تهییج احساسات کور ملی گرایانه یا قومیت گرایانه برای ایجاد اختلاف و جدایی میان ملت ها خصوصا ملت های مسلمان- که منظوری جز ادامه ی حاکمیت زورمدارانه ی عمالشان بر این ملت ها را ندارد-؛ این ملت با چه سلاحی توانسته است؛ امت های بیداری مسلمان را با وجود همه ی افتراق های مذهبی نژادی جغرافیای ذیل علم ولایت امام خامنه ای متحد سازد؟ راستی کدام سلاح توانسته است؛ از عرب هایی که وصف دون همتی و لاابالی گریشان نیاز به بیان ندارد؛ نسلی بسازد که خود را سرباز امام خامنه ای -به عنوان ولی امر و قافله سالار ملت عزیز ایران- بدانند؟
عبدالله! علت همه ی این توفیقات سلاحی است که ملت مسلمان ایران بدان متوسل شده اند. یعنی ایثار و فداکاری و پذیرفتن ولایت فقیه زمان. غرب مدرن قریب به چند صد سال است ادعا می کند؛ به وسیله ی علوم (science) برخواسته از دوران رنسانس (قرن هجدهم میلادی که با جدایی علم از متون دین شناخته شده است) می شود؛ جهان را تفسیر و میدریت نمود. علوم مدرن بر محور خود پرستی وانتفاع مالی(پولی) بنا شده اند و از انسان جز بعد مولد سرمایه او حقیقتی را به رسمیت نمی شناسند. این نگرش غرب گرچه ظاهرا باعث افزایش سرمایه (البته افزایش سرمایه برای سرمایه داران معدود) و گسترش تکنولوژی (ابزار تحمیل خواسته های سرمایه داران بر طبیعت آفریده ی خدا) شده است؛ اما دقیقاً نقطه ی ضعف و عامل زوال غرب و اندیشه اش شده است. غربیان جز بعد خودپرست نفس انسان -که اسلام آن را اعدا عدو خویش خوانده است- هیچ حقیقتی را از وجود انسان به رسمیت نمی شناسند و این باعث شده است گمان کنند؛ با فشار های اقتصادی می توان ملت ما و پیروان جهانی ایشان را از تلاش برای احقاق حق بازداشت. این جاست که پای سلاح ایثار و از خود گذشتگی به میان میاید. راستی غرب مدرن که سعادت را در تکاثر اموال می داند، چگونه می تواند از خود گذشتگی ملت ما و تحمل مصائب ریشه برانداز اقتصادی و سیاسی را تحلیل کند؟ غرب مدرن از آن جه که جز بعد خودپرست نفس انسان -که اسلام آن را اعدا عدو خویش خوانده است- هیچ حقیقتی را از وجود انسان به رسمیت نمی شناسند، احساس می کند می تواند با عملیات های مکرر و پیچیده ی رسانه ای و با نفوذ در قلمرو وهم ملت های مسلمان ایشان را نسبت به راه نهضت اسلامی بدبین و ناامید سازند. غافل از این که مبارزه ی قریب به صد و چند ساله ی ملت های مسلمان با استکبار جهانی ریشه در ایمان محفوظ در قلوب ایشان دارد. راستی غرب مدرن که سال هاست با توسل به تبلیغات رسانه ای و ایجاد نیازهای کاذب و چه و چه دیکتالتوری بنگاه های اقتصادی خود را برقرار داشته است؛ چگونه می تواند؛ از ایمان و قلبی بودن آن چیزی بفهمد؟ غرب مدرن گمان می کند؛ با تبلیغات سنگین رسانه ای همانطور که اداره کنندگان احزاب سیاسی و مافیای اقتصادی را به سردمداری ملت های غرب برساند؛ می تواند با تبلیغات منفی محبوبیت زعمای اسلام را دردل مسلمانان کمرنگ کند؟ غرب مدرن از آن جا که جز بعد خودپرست نفس انسان -که اسلام آن را اعدا عدو خویش خوانده است- هیچ حقیقتی را از وجود انسان به رسمیت نمی شناسند ؛ چگونه می توانند داستان وفاداری عباس بن علی(سلام الله علیه) را به ولی زمان خویش حسین بن علی(علیه السلام) و راز محبوبیت این بنده ی صالح خدا را در قلب مسلمانان توجیه و تحلیل کنند؟



.jpg)




۞وبلاگ خبری-تحلیلی جوشقان۞