زمستان 1389 جوشقان در قاب شفق

عکاس: ابوالفضل یزدانی




ادامه تصاویر در ادامه مطلب

ادامه نوشته

اندکی از گفتنی ها...

بسم الله الرحمن الرحیم
 مخاطبان عزیز وبلاگ شفق جوشقان قالی، سلام علیکم.

تبریک عرض می کنیم سی و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را و تقارن سقوط حسنی نامبارک مصری در انقلاب مصر با شب پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر نظام امریکایی صهیونستی پهلوی. ؛  توسط افرادی با نام >جوانان روشنفکر< مطالبی در قالب یک نامه در نظرات شفق درج شده بود که لازم دانستیم بمنظور احترام به این افراد بخاطر اعلام نظر خویش ابهامات ایشان را اینگونه پاسخ دهیم:

۱-فرموده اید اگر به آزادی بیان اعتقاد دارید؛سخنان ما را نمایش دهید. متاسفانه به طور متوسط از هر جمله ی شما حداقل چند فحش و هتاکی چه به نویسندگان شفق و چه به اصول و مبانی عقیدتی وجود دارد که احتمالا ناشی از ناآگاهی یا تصور نادرست و احساسی  است؛ به همین خاطر نمایش این نظر بخاطر رعایت حرمت فضای رسانه ای ممکن نیست و نمایش آن هم هرگز به معنی شجاعت و شهامت ما نیست ؛ چرا که این دو واژه زمانی معنی پیدا می کند ؛که افراد مدعی در میدان جلوه کنند که با پنهاش شده یک یا شاید چند نفر پشت نام جوانان روشنفکر ناسازگار است.
2-اینکه اعمال روشنگرانه یا  به قول شما خبیثانه ی وبلاگ شفق اینقدر وجدان شما را آزرده است که به خاطر به قول خودتان از درد وجدان رها شدن نیاز به فحاشی و هتاکی و استفاده از انواع شعار های کهنه ی دهه های شصت و هفتاد( دوران مسئولیت هاشمی و خاتمی) دارید؛ جای بسی خوشنودی برای شفق اجیر شده ی مردم یا به قول شما مردم اجیر شده شفق  خواهد بود ؛چرا که نشانه ی به ثمر رسیدن تلاش های شفق اجیر مردم است.
3-این ادعا که شما قصد مبارزه با شفق را ندارید ؛جای تعجب دارد!. رفتار های بچگانه ی یکی از اعضای شورای شهر ، فحاشی های ناشی از استاصال دیگر اعضای شورای شهر ، رفتار ها و لابی های مرکز قدرت و ثروت مشخص و شناس برای مردم با این ادعای شما سازگار نیست!. لیک آنچه باید مورد توجه قرار گیرد؛ این است که شفق به هیچ وجه قصد  مبارزه با هیچ شخص گروهی را ندارد!. اصولا ما فکر میکنیم زمان خروسجنگی بازی های دهه های گذشته که در آن دو گروه بعضا خودخواه تحت لوای حزبی یا گروهی نهایت خصم و غضب خویش را برای تخریب طرف وابسته به حزب مخالفشان ، تنها بخاطر وابستگی به طرف مقابل به کار می بردند؛ گذشته است. بگذریم از اینکه شما به علت نیاز شدید به مراکز قدرت ، اصولا توان قرارگیری مقابل تفکر منتخب مردم ؛ یعنی تفکر انقلاب اسلامی را ندارید. تا بحال نیز افراد مذکور جرات بیا ن سخنانی که شما بیان میدارید در مورد تفکرشان را نداشته و هماره سعی در مخفی کردن آن برای فریب مراتب بالا دست دارند.(البته این حرکت بسیار ساده لوحانه است!)

۴-فرموده اید : >کمی به خود بیایید و بیاندیشید که این طرز فکری که اطراف شما را احاطه کرده است و شما را به بیراهه می برد ناشی از چیست؟< اولا فرض می کنیم؛ ما به بیراهه میرویم؛ لطف کنید بفرمایید. راه درست چیست؛که ما در حال حرکت مخالف آن که در واقع بیراهه است؛ هستیم؟ صراط حرکتی ما سلوک معمار کبیر انقلاب(ره) و نائب بر حق ایشان ،  دار انقلاب اسلامی(حفظه الله) است. آیا شما دوستان شاید جوان و شاید فسیل ما،راه جدیدی را برای انتخاب به عنوان صراط و سلوک مناسب حرکت سراغ دارید؟ نکند راه مناسب شما ارتجاع به تفکر تکنوکراتی دولت هاشمی بهرمانی است؟ همان تفکر ی که از دل آن حزب سکیولار کارگزارن حاصل شد؛ همان تفکری که از دل آن فساد اقتصادی و تجملگرایی مسئولان حاصل شد؛ همان تفکری که از دل آن واگزاری ارزان کارخانه ها وتجهیزات دولتی به افرادی خاص و در نتیجه مافیای اقتصادی حاصل شد؛ همان تفکری که از دل آن پرونده های مفاسد اقتصادی و اجتماعی مهدی هاشمی و فائزه هاشمی و... حاصل شد؛ همان تفکری که از آن جاسبی این سر منشا مافیای اقتصادی و سیاسی و در نتیجه دانشگاه آزاد به عنوان یک مرکز فساد اقتصادی-سیاسی و اجتماعی حاصل شد و... عجیب است مدعی اصلاحطلبی می شوید و به طرفداری از اشتباهات و انحرافات عده ای  در سوگواری مولایمان سید الشهدا می پردازید. انحرافاتی که شهیدان مطهری ، نواب صفوی ، بهشتی، امام امت، رهبری معظم ودیگر علمای صاحب نظر این انحرافات را آفت عزاداری معرفی کرده اند. شاید فراموش کرده اید ، اکبر گنجی مغز متفکر اصلاحات و فرد مورد حمایت سرکرده ی اصلاحات(محمد خاتمی) چکونه در برنامه ی شبکه ی بهایی‌‌‌BBC با قباحت به حتاکی پیرامون معصومین حتی بی وقاحت تر از ناصبین می پردازد!. فراموش کرده اید نطق بی شرمانه ی محمد خاتمی در مورد قرآن کریم را؟ شاید فراموش کرده اید ؛ این حقیقت را که سرکرده ی اصلاحطلبان ،محمد خاتمی به اعتراف خودش به زور و جبر روحانی شده است!. فراموش کرده اید ؛ دست دادن ایشان با دختران غربی و مصاحبه ی ننگبار این جناب با خبرنگار نیمه عریان ایتالیایی را؟ از فساد سیاسی ؛ بی لیاقتی در جریان هسته ای و نامه ی دولت اصلاحات به بوش بمنظور فروختن امتیازات و آرمان های امت اسلامی از این بگذریم تازه میرسیم به فساد های اقتصادی و سیاسی مجلس ششم و در راسش شیخ بی سواد،مهدی کروبی و جریاد شهرام جزایری ها و افتتاح های با هزینه ی میلیاردی فرودگاه های سرخس و امام خمینی و قصد فروش فرودگاه امام خمینی به ترکیه و از آن  طریق به رژیم جهان خوار صهیونیسمی وبسیاری گفتنی ها و شنیدنی ها می گذریم؛ که زمان و فضای بسیار می طلبد و ادامه ی بررسی ها را به مخاطبان هوشیار و حقیقت طلب می سپاریم.

۵-آن طور که ما متوجه شدیم ؛موسسه ای را مدعی شده اید که اطلاعی از آن نداریم!. لطفا کنید؛ ما و دیگران را مطلع فرمایید.

۶-بارها مدعی شده اید ما مرتکب  > منحرف نمودن افکار عمومی، عوام فریبی، دروغ پردازی، تهمت، افترا، نشر اکاذیب< شده ایم . ولی هیچ مصداقی ارائه نداده اید ؛ خوشنود می شویم ؛ بدانیم؛ کجا و کی چنین اعمالی را مرتکب شده ایم.

۷-مدعی شده اید ما در شهرداری عواملی داریم!. گمان می کنیم این ادعا بمنظور پوشاندن ناتوانی افراد مورد حمایش شما که خود ادعا می کنید برخی اعضای شورای شهر هستند؛ در اداره ی درست شهر و همگامی با دولت خدمت گزار در ارائه ی خدماتی که حق مردم است و همچنین برخی رفتارهای خلاف اخلاق ایشان راجع به صرف منابع مالی می باشد.

۸-فرموده اید:>خود را تنها مرجع و مغز متفکر در مورد مسائل و مشکلات شهر جوشقان دانسته و حتی از ارائۀ راه حل و برون رفت از مشکلات خودداری نموده بی رحمانه از مواضع مسئولان شهر انتقاد کرده آنها را هدف نوک تیز انتقادات مخرب خود قرار می دهید< . به نکته ی جالبی اشاره فرمودید؛ بر خلاف تصور شما، اولا ما خود را تنها مغز متفکران شهر جوشقان نمیدانیم. واتفاقا یکی از انتقادات ما به مسئولین امر دقیقا این است که اصولا در تصمیم گیری هایشان تفکر جای خویش را به بغض و عقده گشایی از دولت منتخب و توهماتی نظیر این داده است. کدام مورد را سراغ دارید که مسئولین امر در مقابل انتقادات ما قصد پاسخگویی یا تلاش برای رفع مشکلات نموده اند؟  ثانیا در مورد راه حل باید عرض شود؛ بارها و با زبان های متفاوت راه حل ما  اینگونه ارائه شده است:(( ۱-همگامی با مردم در ولایت پذیری و عدالت خواهی. ۲-دور کردن توهمات متاثر از دهه های ۶۰ و ۷۰ از خویش. ۳-عدم سوء استفاده از موقعیت رسمی خود در شهر به در راه به قدرت رساندن اشخاص بی لیاقت به کرسی های مجلس. ۴-اصلاح اشتباهات گذشته و بازگشت به تفکر منتخب امت اسلامی. ۵-همگامی با دولت خدمتگزار در ارائه ی خدمات. و....)) که اگر گوش شنوایی باشد حاضر به ارائه ی راهکار های عملی نیز هستیم؛ همانطور که شاهد بودید در سال گذشته جلسه ای به عنوان پرسش و پاسخ به این منظور ترتیب داده شد ؛ لیک با رفتار نخوت آلودی توسط منظورین امر مواجه گشت.

۹-به انتخابات دوره پیش شورای شهر اشاره نموده اید ؛ خوب است به یاد بیاورید ؛ افراد منتخب به دلیل خواست مردم در عدم حظور اهالی کامو در این مرکز قدرت به دلایلی انجام گرفت. همچنین تکرار دوباره ی این مسائه برای شما بی فایده نیست که این افراد اصولا در مقالی نیستند که ادعای رقابت مطرح باشد ؛ بلکه مساله بی لیاقتی در مقابل اعتماد مردم است که در رفتار نخوت آلود، خالی از منطق و قدر ناشناسی ایشان مشهود است.

۱۰-لازم می بینیم فاشیست و دیکتاتور برای شما باز تعریف شود؛ گویی به نظر شما دیکتاتور کسی است که با نظر شما مخالف باشد و فاشیست کسی است که نظرات خویش را بیان میکند. جالب است که پدران  ایمانی این جریان؛ شیخ مهدی کروبی و میرحسین موسوی نیز با شما هم نظرند و در نظر ایشان جمعیت میلیونی نه دی که خونشان از اقدامات بی شرمانه ایشان به خشم آمده بود؛ همگی اجیر شده ، دیکتاتور و فاشیست اند و بهاییان ،مارکسیست ها، نئومارکسیست ها،کمونیست ها، سلطنت طلبان و.. که در عاشورای هشتاد و هشت آن فاجعه را آفریدند افراد آزادی خواه و صلح طلب اند!.

۱۱-ادعا کرده اید در مقابل توهین به روحانیت سکوت کرده ایم؟!! عجیب است؛ گویی تنها گاهی اوقات آن هم نه برای تفکر روی مطالب عرضه شده بلکه برای اثبات وجودتان به وبلاگ شفق جوشقان قالی سر میزنید و نا آگاهانه به دفاع از افراد مورد ادعایتان به هر وسیله ای دست میزنید. بیانیه محومیت این اقدام و پیگیری ها و تخمل بدزبانی ها در طول این مدت مبین موضع مشخص ماست که جای بحث ندارد. نکته ی دیگری که قابل توجه است؛ این است که هنوز متوجه نیستید در مقابل روحانیت چه موضعی دارید! گویی نشنیدید سخنان غرای حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ غلامرضا سلیمانی به عنوان نماینده ی روحانیت جوشقان در مورد جریان فتنه ی سبز که ادعا میکنید حامی آن هستید را؟ گویی نشنیدید سخنان افشاگرانه ی ایشان را در کمک سران مفلوک عرب به سران فتنه؟ لطفا با دقت به اطراف خویش نظاره و با دقت بیشتر دم از روحانیت بزنید.  لازم به تذکر است در صورت تکرار این اتهام ، نحوه ی ارتباط این جریان با فسیل های حامی فتنه در جوشقان فاش خواهد شد؛ پس با دقت بیشتری سخن برانید!.

۱۲-فرموده اید>مسائل دینی و سیاسی برای شما تفکیک شده نیست < بر سخنان شما صحه میگذاریم ؛ چرا که سیاست ما عین دیانت ماست. بلکه زندگی ما عین دیانت ما و در نتیجه زندگی ما عین سیاست ماست.

۱۳-فرموده اید:>در اذهان آلودۀ خود مراسم سینه زنی و نوع سبک مداحی که همراه با اخلاص و عشق به اهل بیت (علیهم السلام) است را جزء جنگ نرم دشمنان می نامید.< جای گفتن نیست که افراد وابسته به فتنه ی سبز و اغلب فراری از مراسمات مذهبی از حمایت از سبک های خاص مداحی ویا بیانات خلاف شان به ائمه اطهار(علیهم اسلام)، جز قصد سیاسی و زمینه سازی برای تخریب و تعطیلی این مراسمات مذهبی غنی از معنویت چه مقصودی می توانند داشته باشند؟! اندکی آرامش و بینش کافی است ؛ میان مراسمات مذهبی و معنوی امت اسلامی با بی حرمتی به ائمه توسط عده ای نا آگاه یا اقداماتی که دشمنان اسلام از آن بر علیه اسلام سوء استفاده می کنند ؛ تفکیک قائل شده و برای خالص سازی عزاداری ها از عناصر مخرب معنویت و شان ائمه تلاش کرد. جالب اینجاست که این مسئله سالها پیش توسط علمایی چون شهید مطهری و حتی در سال های پیش از انقلاب توسط شهید نوب صفوی به تفصیل و اجمال بیان شده است. در صورت نیاز به سخنرانی های شهید نواب پیرامون <<تغییرات لازم در جامعه اسلامی>> و کتاب مفصل حماسه ی حسینی استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری مراجعه فرمایید.

۱۴-فرموده اید >اعضای حقیر شفق حقیر و اجیرند< آری ما در برابر اجیرکننده مان حقیریم و چه افتخاریست این حقارت؛ ما افتخار می کنیم که اجیر شده ی نائب الامام، نماینده ی ولی الله ، امام خامنه ای هستیم. آری ما حقیر و اجیریم لیک نه امیدوار به خود که حقرتمان سد راهمان باشد؛ بلکه امیدمان، بزرگی و بزرگواری صاحب اجرتمان و مولایمان آقا صاحب الزمان است؛ که خداوند ما را شیفته و دلسوخته ی حقیقی ایشان قرار دهد؛ ان شا الله.

۱۵-فرموده اید:>ما می خواستیم شما را به حال خود رها کرده ولی وجدانمان نگذاشت بی خیال باشیم و نخواستیم به مانند کبک سر در برف بی خبری فرو بریم.< این آغاز بسیار خوبی بود برای آنکه ثابت کنید؛ نمی خواهید ما را به حال خود رها کنید ؛ لیک اگر می خواهدی ثابت کنید نمی خواهید مثل کبک سر در برف فرو کنید؛ ما حاضریم به صورت رو در رو به هر گونه مساله ای،چه پیرامون سیاست چه وضعیت شهر و... در ملا عام با شما به مناظره بپردازیم. همچنین در صورت احساس نیاز شما برای آگاهی بیشتر راجع به مسائل سیاسی ، شناخت جریانات فکری، مسائل و معضلات شهر حاضریم اطلاعات مورد نیاز را به شما تقدیم داریم. لازم به تذکر نیست در صورتی که به ادعای روشنفکری پایبندید به در خواست این برادران به قول شما حقیر و به اعتقاد خودمان هم حقیر لبیک گفته تا خدایی ناکرده ابهام و حقیقت پوشیده ای برای شما باقی نماند. امید است بستگی های فامیلی شما دوستان عزیز با برخی افراد مسئول شهر موجب بستن گوش خود در برابر سخنان متذکّرانشان نگردد. ان شاء الله

و در پایان : الا انّ حزب الله هم الغالبون

 

نعمت پرسیدن برای مسئولین

پرسش

پرسش نعمتی است بسیار گران قدر : گاه همین پرسش است که ره رو بیراهه را باز میدارد از رفتن! چه سعادتمندیم اگر اهل پرسیدن باشیم! و چه بیچاره اگر خویش را از این نعمت ارزنده محروم داریم.

عالیترین مراتب پرسش ، از خویش پرسیدن است. از خویش پرسیدن مرتبه ایست چنان والا که نتیجه اش شناخت هدف ، وظیفه و در نتیجه سعادت است. راستی بهشت بود عالم اگر هدف و وظیفه مان را می پرسیدیم و می سنجیدیم.

مسئولیت

مسئولیت وادی خطیرسیت که از قول امام صادق (ع) صاحبانش یا در قعر جهنمد یا در اعلا درجه ی بهشت؛ مردان خدا از مسئولیت به عنوان وسیله ای برای تقرب استفاده می کنندامام صادق در این مورد می فرمایند: <<در حقيقت، خدمت به برادران ديني بالاترين عبادتي است كه هيچ امر خيري به درجه آن نمي‌رسد.خداوند متعال به چيزي همانند گام برداشتن در راه خدمت و نيكي به برادران ديني عبادت نشده است>>.

ولی آه آه از دست صرافان گوهر ناشناس. مسئولیت همیشه وسیله ی خدمت نیست و در گذر تاریخ کسانی بوده اند که از این نعمت برای کاخ سازی و گردن افرازی بهره برده اند ؛ در واقع این نه آنها بلکه نفس اماره است که لجام گسیخته با کاخ سازی و تجمل گرایی سعی در به جلوه کشیدن قدرت و جلوات عاریتی خویش نموده است. این مسئولین سعی در به انحصار در آوردن و حاکمیت بر هر آنچه که در نظرشان موجب جلوه و قدرت را دارد دارند در حالی که خود تحت حاکمیت نفس اماره ی مکاره اند.

در نظام قدسی اسلامی از ابتدا بنای مسئولیت بر خدمت است آنگونه که از جملات امام رئوفمان مشهود است: «اميدوارم دعا کنيد که کوتاهي نکنم»  «من هر جا باشم خدمتگزار همه هستم»
«من به حق، خدمتگزار شما هستم»  «اميد است که اين آخر عمر در خدمت شما باشم»
«تا نفس مي‌کشم، خدمت به شما مي‌کنم»  «من تا آنقدر که هستم خدمت مي‌کنم به شما».

متاسفانه طی سالهای پس از عروج امام افرادی با انحراف از خط اصیل انقلاب و سستی در تبعیت از نائب بر حق و یکتا ی امام حضرت ایت الله خامنه ای به اشرافیت زدگی و رویکرد سرمایه محوری روی آوردند؛  این رویکرد مورد تذکر امام امت ، امام خامنه ای قرار گرفت:سالهاست که بنده درباره زندگی تشریفاتی مکرر تذکر می دهم‚ این دو جنبه دارد: یک جنبه از لحاظ اصل پایبندی به تجملات و تشریفات است‚ که این بد و دون شان انسان والاست‚ یعنی یک وقت انسان به یک چیز غیر لازم پایبند می شود که دون شان انسان است‚ بعلاوه‚ مسرفانه است‚ تضییع سرمایه ها‚ تضییع اموال و تضییع موجودیها در آن هست‚ این یک بعد قضیه است که اصل اسراف بد است‚ اصل تجمل همراه با اسراف و همراه با زیاده روی است و بد است‚ لیکن جنبه دومی دارد که اهمیتش کمتر از جنبه اول نیست‚ و آن انعکاس تجمل شما در زندگی مردم است‚ بعضیها از این غفلت می کنند! وقتی شما جلوی چشم مردم‚ وضع اتاق و دفتر و محیط کار و محیط زندگی را آن چنانی می کنید‚ این یک درس عملی است و هرکسی این را می بیند‚ بر او اثر می گذارد‚ حداقل این را باید رعایت کرد.فضا را‚ فضای تجملاتی و تجمل گرایی و عادت کردن به تجمل قرار ندهیم‚ چون امروز اگر این روحیه تجمل گرایی در جامعه ما رواج پیدا بکند - که متاسفانه تا میزان زیادی هم رواج پیدا کرده است - بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی کشور اصلا حل نخواهد شد. لیکن ناتوانی مسئولین اجرایی در این دوران(در دروان سازندگی تحت حمایت تکنوکرات ها و دوران به اصطلاح اصلاحات تحت حمایت لیبرال ها) به سطح جامعه و بخصوص مسئولین خرد و بخصوص مسئولین شهری که آنزمان اکثریت همراه جریان وقت بود ، سرایت کرد.

حال که امت غیور اسلامی با انتخاب جریان خدمت گزار و معتقد به آرمان های قدسی معمار کبیر انقلاب، امام رئوف و گرانقدرمان و هشت ماه مقابله با فتنه ی ۸۸(که منشا گرفته از جریان مخالف جریان خدمت گزار، به سرکردگی هاشمی بهرمانی) تکلیف خویش را با این جریان و تفکرات متاثرشان نشان داده است ، لازم است مقلدان این تاجران ورشکسته که در آن زمان تحت تاثیر این افراد (البته تاثیر سطحی و نه عقلی و منطقی) قرار گرفته اند . خویش را تسلیم خواست قدسی این امت شریف قرار داده و سعی خویش را در اصلاح اشتباهات تحت تاثیر این افراد مترتب گردانند.

گذشت آن زمانی که افرادی به بهانه ی نسبت با هاشمی بهرمانی یا دیگر لابی های سیاسی از تعقیبات قضایی مصون می ماندند، اکنون زمانی است که امت بیدار حتی در برابر تصمیم ناحق مجلس منتخب خویش نیز می ایستند. اکنون زمانی است که دولت خدمت گزار و عدالت خواه اراده خویش را در  ((باز پس گیری حقوق بیت المال حتی آنچه در کابین زنان قرا گرفته)) متمرکز داشته است. بهتر است این افراد با طرح پرسش هایی علت باز راندن جریان مورد حمایتشان توسط مردم را از ضمیر خویش جویا شوند ؛ علت گرایش به جریان حامی تفکر قدسی امام در نسل جوان انقلاب را از ضمیر خویش بپرسند و در نهایت عاقبت خفت بار سران و سرکردگان تفکر های تجمل گرایانه و زورمدارانه را خوب تحلیل و تصور کنند؛ آیا با ادامه ی آیین انحرافی این افراد می توانند آینده ای بهتر از اکنون ایشان برای خود متصور باشند؟ دیدن وضعیت خفت بار این مترودین ملت کار سختی نیست! دیدن آنهایی که مکنت آشکار و پنهانشان نتوانست از خفتشان نزد مردم بکاهد.

امید است این تذکر موثر واقع گردد. و الّا  انّا لآلمجرمین لمنتقمون ان شاالله

 

پاسخگویی هیئت مدیره گل و گلاب به برخی انتقادات

در قسمت نظرات پست قبل، همشهریان و مخاطبان گرامی، انتقاداتی به عملکرد 5 ساله ی شرکت گل و گلاب وارد نموده بودند که آقای حیدری ریاست هیئت مدیره، جهت تنویر افکار عمومی نسبت به جزئیات بسیاری از وقایع 5 ساله این شرکت، به این انتقادات پاسخ داده اند:


              شرکت گل و گلاب جوشقان

باسلام و احترام و عرض تشکر از مدیر محترم وبلاگ و از انتقادات همراه با پیشنهاد سازنده براداران و یا خواهرانی که نظر داده اند.
و اما آقا یا خانم سهامدار از 4 سوال حضرتعالی 3 سوال در مجمع با نظر اکثریت [سهامداران]تصویب شده اما پاسخ سوال چهارم [چرایی و چگونگی ساخت استخر در شرایط کنونی شرکت؟]: کار رایگان کردن چه سرشکستن دارد که کار تبلیغاتی بکند؟ بنده از مخالفین اجرای این طرح در شرایط فعلی بودم ولی نظرم رای نیاورد. [بنده] اعتقاد به انجام این کار دارم ولی می گفتم باشد برای هیات مدیره جدید.
آیا می دانید خط بسته بندی چه هزینه ی دارد و چه مشکلاتی؟ آیا می دانید کارخانه با چه مقدار وام ساخته شده و در تحت چه شرایطی و فشاری، ما اقساط را پرداخت می کنیم؟
و عده ی انتقاد می کنند پس سود این شرکت کجا می رود؟ آیا این خط را می شود در این شرایط ایجاد کرد؟ آیا شرکت می توانست وامی بگیرد؟ همانطور که خدمت آقای گلشن عرض کردم و در وبلاگ هم آورده اند آرزوی من هم هست نام جوشقان در ایران و خارج از کشور بر روی محصولات شرکت درج گردد اما با چه قیمتی؟ من خود از پیشنهاد کنندگان اصلی ایجاد این کارخانه در مجالس و مساجد بوده ام [پس] هرچه پیشرفت کند مایه افتخار این حقیر خواهد بود.
اما آقا یا خانمی با عنوان "شاید این جمعه به کار آید..." آیا می دانید هر کارخانه و یا هر چیزی ظرفیتی دارد؟ آیا میدانید کل گل جوشقان چقدر است؟ آیا میدانید در موقع صحبت من با گلکاران چند دلال گل در جوشقان بود و در سال اول کسی گل از اینها [گل کاران] نمی خرید و اگر می خرید کیلوئی چند و چه زمانی پول گل را میدادن؟ و آیا می دانید چند بار ما واسطه های گل را دعوت به همکاری کردیم و حاضر نشدند؟ آیا می دانید گفیتم کیلوئی 2000 ریال از کارخانه بگیرید و گل به...نبرید؟ا ولین سالی که شرکت اقدام به خرید گل کرد در سال قبلش گل کیلوئی 5000 ریال بود و هنوز عده ی می گویند پول نگرفته اند اما شرکت 5500 ریال خرید و همان را به مردم با چک داد، سال دوم 7500 ریال، سال... تا امسال 20000 ریال چرا با ساخت این کارخانه هر سال قیمت گل بالا رفته و قبلاً هر سال کم میشد؟ چرا قبلاً [دلالان] پول تا یک سال و بلکه بیشتر نمی دادن و الان پیش خرید می کنند؟ چرا به نظر شما کشاورزان ناراحت و ناراضی هستن؟ چون حاصل زحمتشان را با قیمتی بالاتر و نقدتر می فروشند!؟
 آقا یا خانمی که فقط شما متعصب هستی! من مال چه کسی را می بایست با سرمایه گذاری که شما می گویی معامله می کردم؟ می دانی شرایط و پیشنهاد او چه بود? آیا من نمی بایست با سهامداران مشورت کنم؟ آیا شما می دانی می خواهیم در این مجمع با سهامداران مشورت کنیم؟ ظاهراً در جامعه ما بی رحمی و بی انصافی کاری است مرسوم...
آقا و یا خانم متعصب فقط خود تعصب داری؟ یا من از روی تعصب اجازه به خودم ندادم چنین کاری بدون مشورت انجام دهم؟ یقین بدان از روی تعصب و غیرت اقدام به تاسیس کارخانه کردم تا همسایگانی که دیروز جوشقانی را گل فروش خطاب می کردند، امروز برخلاف میل باطنی اشان انگشت به دهان و با حیرت و حسرت نگاه دیگری به جوشقان داشته باشند...
اما پاسخ حاجی، من به شاگردی استاد ارجمند و بزرگوارم جناب حاج علی آقا راونجی افتخار دارم ولی سوال این است شما حاجی و استاد ارجمندم چه مطلبی داشته اید که پاسخ نشنیده اید؟حاج علی آقا و مروجی اختلاف داشتن و استعفا دادند چه مطلب نگفتنی ای بود؟ در اولین مجمع مطالب را فرمودند و مردم هم شنیدند و هزاران بار دیگر هم تشریف بیاورند ما در خدمتیم (البته تا زمان مدیریت این حقیر).
"شریک" محترم شما مدیری سراغ دارید اتومبیل در اختیار نداشته باشد؟ همه مدیران از وسیله نقیله استفاده می کنند و این سمند هم مجمع تصویب کرده است هزینه بنزین و تلفن همراه را شرکت ما پرداخت نمی کند. اگر من از اتومبیل در اختیارم استفاده نمی کنم نظر شخصی خودم است و میتوانستم استفاده کنم و نکرده ام ولی دلیلی ندارد دیگران استفاده نکنند اعم از دولتی وشخصی...
علی جوشقانی انتظار مردم چه بوده است؟ مدیران چه حرفهایی زده اند؟ نمی دانم مستحضر هستید یا نه؟ در مطالب قبلی نوشته ام، عذرخواهی می کنم در تکرار مطلب من یکی از مدیران این شرکت از اولین لحظه شکل گیری این شرکت تا 21 بهمن بوده و طرح این مسئله با بنده بوده. صرفاً جهت ساماندهی وضعیت گل از زمانی که مردم بوته های گل خود را به دلایل مخلتف می بریدند تا امروز که مجدداً می کارند، به نظر شما فرقی نکرده و انتظاری برآورده نشده؟ در چندین جلسه در مساجد با مردم صحبت کردم که شما مقداری کمک کنید تا اقدامات اولیه شروع شود تا حدود یک سال فقط 17میلیون تومان به حساب واریز شده ولی وقتی آقای نیک پور آمد تا 150میلیون واریز شد، چرا؟ چقدر خوش استقبال بودیم! حال چه شده که تعداد افراد کمی این چنین با این آقا رفتار می کنند؟

پی نوشت: فارغ از تمامی این مباحث، انتقادات، پیشنهادات و قانع کننده بودن یا نبودن جوابیه، از هیئت مدیره ی شرکت گل و گلاب که از اولین و معدود مسئولینی در شهرمان بودند که  پابه پای منتقدان پیش آمدند و برای آگاه بخشی و رفع شبهات و تنویر افکار عمومی در حد وسع تلاش نمودند کمال تقدیر و امتنان را داریم. امیدواریم سایرین نیز راه و چاه نقدپذیری و پاسخگویی را یاد بگیرند تا مباحث در امثال چنین فضاهای صمیمی و منطقی انجام گیرد و به نتیجه رسد و در عین حال از هرگونه سیاه نمایی، تداخل اغراض شخصی،احساسی شدن فضا و خدای ناکرده عوام فریبی جلوگیری به عمل آید.

به بهانه برگزاری مجمع سالانه شرکت گل و گلاب

زمستان هرسال، موعد برگزاری مجمع عمومی سالانه شرکت گل و گلاب جوشقان است تا در فصل سرما و فراغت؛ کشاورزان شهر -که عمده ی سهامداران این شرکت را نیز تشکیل می دهند- به بررسی و هم اندیشی برای بهبود عملکرد این شرکت بپردازند. مجمعی که در آن گزارش عملکرد سالانه هیئت مدیره منتخب سال قبل به اطلاع سهامداران رسانده می شود. شامگاه 21 بهمن ماه امسال نیز موعد و فرصتی است برای گرد هم آمدن دوباره ی سهامداران شرکت برای تجدید قوا و حرکت پرشتاب تر به سمت اهداف و چشم انداز این شرکت. شرکتی که از این لحاظ مورد توجه است که صاحبان و سهامداران و سازندگانش مردم شهرند و حق مسلم شان آگاهی از چگونگی و چندوچون فعالیت آن است. به همین روی اوایل مهرماه سال جاری از هیئت مدیره کنونی شرکت، برای گفتگویی صمیمانه دعوت بعمل آوردیم و با روی باز چند نفر از این عزیزان مواجه شدیم(آقایان حیدری رئیس هیئت مدیره، بهاری بازرس این هیئت و نیک پور مسئول اجرایی و فنی کارخانه در این گفتگو حضور داشتند)./سطور ذیل خلاصه ای از گفتگوی مذکور است که در این پست به مناسبت برگزاری مجمع عمومی سالانه درج و به اطلاع سهامداران این شرکت و کشاورزان زحمتکش شهرمان می رسد:


ایده ی مبارک تشکیل شرکت سهامی عام گل و گلاب، اولین بار اوایل سال 84 شکل گرفت، زمانی که مطالبات مردمی برای ساماندهی اوضاع نابسامان گل محمدی-که زحمتی نه چندان سودمند برای کشاورزان محسوب می شد و البته منفعتی کم زحمت برای دلالان گل!- به بالاترین سطح خود رسید. حافظه ی تلفن پیغامگیر شورای شهر در آن سال، شاهدی بر این مدعای آقای حیدری از اعضای وقت شورای اسلامی شهر و رئیس هیئت مدیره کنونی شرکت گل و گلاب است.از همان زمان بود که مسئولین و البته فعالین محلی، به فکر ساخت مجموعه ای صنعتی افتادند تا هم دغدغه ی قشر زحمتکش جامعه (کشاورزان) را برطرف نمایند و هم اوضاع نامطلوب گل جوشقان را –که از منابع اصلی گل در کل منطقه محسوب شده، اما در عمل به سکوی پرشی برای پیشرفت و شهرت شهرهای اطراف و از جمله قمصر تبدیل شده بود سروسامانی بخشند.

پاییز 84 بود که سازوکار به کارگیری سرمایه های محلی و مردمی به صورت سهام، برای ساخت مجموعه برگزیده شد و استارت ساخت در دی ماه 84 زده شد.مردم با حضور فعال و موثر خود و با خرید 2000* سهم به قیمت هر سهم 30 هزار تومان؛ 60 میلیون تومان در مرحله اول برای شروع کار فراهم آوردند و این رقم در مراحل بعدی به 150 و 183 میلیون تومان رسید. مابقی هزینه ی ساخت و تجهیز و راه اندازی کامل طرح که رقمی 420 میلیون تومانی(هزینه ی کل طرح) را شامل می شد از محل وام بنگاه های زودبازده و بانکی تأمین شد.(حدود 250 میلیون تومان وام)البته آغاز کار به این شکل در ادامه مشکلاتی را نیز در پیش راه شرکت قرار می دهد از جمله پرداخت اقساط سنگین و بعضاً جریمه های دیرکرد و... که بحمدالله این موانع نیز در پیشرفت کار خللی ایجاد نمی کنند.

به گفته ی هیئت مدیره، شرکت شروع کار خود را در سال آغازین فعالیت با خرید گل از کشاورزان و فروش آن به کارخانجات دیگر آغاز می کند.دلیل این کار را نیز اینگونه بیان می کنند که زمان و تجهیزات لازم از جمله مخزن ذخیره برای آغاز به کار کامل کارخانه مهیا نبوده است.خرید هرکیلو گل به قیمت 550 تومان از کشاورزان و فروش آن به کارخانجات اطراف به همین قیمت سبب شد که در عمل سود سال85 شرکت به عدد صفر میل کند.

هیئت مدیره کنونی، خرید نیمه نقدی گل و رساندن حق نسبی مردم به دستشان(بر خلاف دلالان گل)، افزایش رفاه کشاورزران باغداران گل در فصل گل با در اختیارگذاردن سرویس و...، و واقعی کردن قیمت گل پس از سالها و بهبود وضعیت بازار گل را از برکات مستقیم تاسیس شرکت گل و گلاب برای مردم می دانند.در عین حال این کار باعث عدم خروج مقادیر قابل توجهی گل از شهر شد (سال 85: 150 تن، سال86:180 تن، سال 87:100تن، سال 88:100 تن و...).اعضای هیئت مدیره همچنین معتقدند که به برکت وجود شرکت طی سه سال قیمت گل 300% افزایش یافت(از84 تا 87 –از 500 تومان به 1600 تومان) و البته ادعا می کنند که این بهترین سود و منفعت برای سهامداران شرکت که عمدتاً خود کشاورزند محسوب می شود.

آقای نیک پور مسئول اجرایی شرکت که از بدو تاسیس مسئولیت فنی را نیز بر عهده داشته است و خود از سهامداران شرکت نیز می باشد، از معنای شرکت تعاونی می گوید و ضمن تشکر از حضور مردم، آنان را به همراهی بیشتر با شرکت و صبر و تحمل در مقاطع مختلف دعوت می کند. وی معتقد است که در سالهای اولیه فعالیت شرکت منطقاً هزینه ی خرید گل از مردم می بایست پس از فروش گلاب شرکت به آنها پرداخت می شد که برای رفاه حالشان بسیار زودتر از این موعد و با اخذ وام این هزینه ها پرداخت شده است.وی همچنین ادعا می کند که اگرچه سود سهامی مردم به صورت مستقیم به آنها پرداخت نشده، اما این سود به صورت بالقوه به سهام ها تعلق گرفته است. به این معنا که قیمت هر سهم طی 4 سال(از 85 تا 89) به دلیل رشد اقتصادی شرکت و رشد شاخص های اقتصادی و بهره وری و... تقریباً 2 برابر شده است. (یعنی هر سهم به ارزش اولیه 30 هزار تومان اکنون به طور تقریبی 60 هزار تومان ارزش دارد)

این اعضا در پاسخ به این سؤال ما، که آیا تا کنون و در این 5 سال بر حسابها و اسناد مالی شرکت عملیات حسابرسی انجام شده است یا خیر؟ به ساده بودن این عملیات و در عین حال به هزینه گزاف آن اشاره کرده و گفتند: این عملیات به دلیل محدود بودن مواد اولیه و محصولات شرکت بسیار ساده است و هریک از سهامداران این حق را دارد که درصورت نیاز شخصاٌ به شرکت مراجعه کرده و این اسناد را درخواست و بررسی نماید. ضمن آنکه این عملیات در یک مرحله از سوی اداره تعاون انجام شده است.

هیئت مدیره ضمن فرار چندباره از پاسخ به این سوال که درآمد خالص سالانه شرکت از سال تاسیس 85 تا کنون به ترتیب چه میزان بوده است؟ از کمبود نقدینگی در شرکت به علت پرداخت نیمه نقدی هزینه خرید گل از کشاورزان و فروش غیر نقدی محصولات و به خصوص گلاب به مشتریان گلایه دارند و آن را دلیل به تعویق افتادن زیاد حقوق کارمندان می دانند!

نیک پور به این سوال ما که چرا کارخانه بیش از ۹ ماه از سال به صورت نیمه تعطیل در می آید و عملاً هیچ فعالیت صنعتی ندارد؟ اینگونه پاسخ داد که : کارخانه گل و گلاب در 3 ماه فعالیت خود (فصل گل)، 24 ساعته کار می کند و این میزان بهره وری در قیاس با کارخانجاتی که8 ساعت در روز کار می کنند معادل 9 ماه از سال است.وی که بیشتر از بعد اقتصادی ابعاد قضایا را می سنجد همچنین در پاسخ این سوال که آیا تا کنون به فکر توسعه ی کارخانه و افزودن قسمت های بسته بندی و... افتاده اید تا در تمامی طول سال از ظرفیت های کارخانه استفاده شود و ضمناً گلاب مرغوب جوشقان با نام تجاری جوشقان بسته بندی و روانه ی بازار شود نه اینکه پلی شود برای شهرت " گلاب ربیع و.. " می گوید: در اقتصاد زمانی ورود به بازار توجیه دارد که یا بازار اشباع نشده باشد (که در گلاب اینگونه نیست و بازار اشباع شده) و یا توان رقابت با رقیبان قدرتمند و پرداخت هزینه های گزاف تبلیغات و برندسازی مثلاً در تلویزیون و... وجود داشته باشد. وی همچنین افزایش هزینه های کارخانه، هزینه ی نقدی خرید شیشه و کارتن، افزایش کمی نیروی کار، فروش نسیه محصول و هدررفت محصول که بر عهده ی شرکت است را از دیگر معایب ورود مستقیم و با نام تجاری "گلاب جوشقان" به بازار می داند. البته ایشان توضیح ندادند که "مگر برای ورود به بازار حتماً باید تبلیغات تلویزیونی داشت و در ابتدای کار به رقابت با رقیبان بسیار قدرتمند رفت و اصلاً  چرا این کار مرحله به مرحله انجام نمی شود و مگر سایر کارخانجات این هزینه ها را ندارند؟ پس چگونه سوددهی بسیار بالایی دارند؟" اما پیرو گفته های قبلی خود افزودند: برندسازی زمانی مرقون به صرفه است که سبد کالای تولیدی وجود داشته باشد مانند شرکت های "ربیع" و "یک و یک" و... نه تک محصول یا چند محصول محدود مانند گلاب و عرقیات و در این حالت تولید کالای واسطه با کیفیت و جلب توجه و رضایت مشتریان عمده در داخل و خارج معقول تر است و افتخار شرکت این است که مشتری صادراتی اش دائمی است و به هیچ کارخانه ی دیگری رجوع نمی کند.

آقای حیدری رئیس هیئت مدیره اما نظر دیگری دارند. ایشان عقیده دارند که اولویت باید در صادر کردن نام جوشقان به داخل و خارج کشور باشد، هزینه های اضافی نیز از فروش محصول با کیفیت و مرغوب تامین خواهد شد و طبیعتاً اگر مشتری کیفیت محصول جوشقان را ببیند بی شک جذب این محصولات خواهد شد. تنها دغدغه ی بازار فروش دائمی وجود دارد و اگر بتوانیم با کمک همشهریان و ذی منصبان این بازار را فراهم کنیم، ورود به بازار عرضه ی مستقیم کالا با نام جوشقان در دراز مدت حتمی خواهد بود.

هیئت مدیره در پایان ضمن تشکر از همراهی صمیمانه و مشفقانه ی سهامداران شرکت و کشاورزان محترم، شورای شهر و شهرداری یک گله هم از شهرداری دارند و آن اینکه ادعا می کنند متأسفانه تنها شرکت یا کارخانه ای که در کل شهر جوشقان و کامو، مشمول قانون کمیسیون ماده 100 (تخلفات ساخت) شد شرکت گل و گلاب جوشقان است.


* اعداد و ارقام به علت پاره ای از ملاحظات به صورت تقریبی در اختیار ما و در نتیجه در وبلاگ درج شده اند.

پی نوشت: شفق جوشقان قالی از این اعضای محترم هیئت مدیره که صمیمانه دعوت ما را پذیرفته و به سوالات ما پاسخ گفتند تقدیر و تشکر می نماید و آرزومند افقی والاتر و روشن تر برای این شرکت مردمی می باشد.