به رنگ حماسه-ایستگاه شورای نگهبان قانون اساسی
با توجه به احتمال رد صلاحیت حجه الاسلام هاشمی و آقای مشایی امروز پیامکی برای دوستان فرستادم با این مضمون:
سلام، به نظرتون شورای نگهبان هاشمی و مشایی رو کدوم رو تایید صلاحیت می کنه؟
برخی از پاسخ های دوستان با حذف پاسخ های تکراری:
به نظر من هاشمی تایید و مشایی ردمیشه.
اگه دلیلشون رجال سیاسی نبودن باشه مشایی. اگر انحراف باشه هر دو. اگه کهولت سن باشه هاشمی.
اگر بنابر قانون باشه هر دو رد میشن، گذشته از مسائل امنیتی احتمالا هاشمی بخاطر کهولت سن و عدم توانایی جسمی و مشایی بخاطر رجل سیاسی نبودن رد میشن.
مشایی رو احتمال داره تایید نکنه چون سابقه ش جالب نیست. هاشمی رو تایید میکنه چون رزومه بهتری داره.
پیش از هرچیز انگیزه ی شما از پرسیدن این سوال برای من جذابه!
بنظرم هیچ کدوم رو تایید صلاحیت نکنن اگه بخوان فتنه رو از نطفه خفه کنن.هاشمی رو رد صلاحیت می کنن که تبعاتش خطرش زیاده اما مشایی هست. مگه این که کار شکنی کنن.
هاشمی قطعا تایید میشه و باید بشه. بنابردلایلی که نمیشه گفت.مشایی نباید تایید شه. مگه این که احمدی نژاد تهدید کنه. و بخواد افراد لو بده.
هر دو تایید میشن. به خاطر جلوگیری از آشوب و فتنه احتمالی هر یک از آن ها در صورت رد صلاحیت.
باید دید. شاید هر دو باشند. به خاطر رعایت مصلحت و تعدد سلایق. هر وقت بوی تشنج بیاد مصلحت اندیشی میکنند. البته قانون هم شناوره و اجازه میده.
هر دو. در این بین قانون فدای دو چیز میشه:۱/جلوگیری از آشوب احتمالی ۲/مساله ی مهمتر حضور گسترده مردم در انتخاباته که در صورت عدم تایید صلاحیت هر یک از این دو حضور کاسته خواهد شد.
مشایی به وضوح رجل سیاسی نیست. و در حد رئیس نیست. و هاشمی با حکم حکومتی رهبر تایید میشه.
هر دوتاشونو تایید میکنه. چون گردن دوتاشون کلفته. هه .هه.
حدس می زنم جمله دو پهلوه. اگه دو پهلو نباشه دوشون تاییدند.
اگه هاشمی تایید بشه مشایی هم حتما تایید میشه.چون ایرادات هاشمی بیشتر از مشایی است. علت اقدام شورای نگهبان در صورت تایید هاشمی: حکم حکومتی یا زیاد شدن شور انتخابات یا حضور همه نظر ها در انتخابات!.
به نظر من به خاطر کنترل جو و خوابوندن فتنه ها امکان داره دوتاشونو تایید کنند.
احتمال زیاد مشایی تایید نشه. وقتی برای معاون اولی تایید نشده برای ریاست جمهوری تایید میشه؟ هاشمی تایید شدن و نشدنش ۵۰ ۵۰ است. نمی دونم.
فقهای شورای نگهبان متخصص و اهل خبره هستند و خودشان با ملاکاتی که در نظر می گیرند کسانی را رد یا تایید می کنند. البته به نظر میرسه مصالحی رو مثل حضور حداکثری در نظر بگیرند.
بر اساس صحبت های آقایان جنتی و یزدی هر دو توانایی ندارن.
چون مبنای هر دو اسلامی نیست مطابق قانون اساسی شورای نگهبان وظیفه ش است آن ها را رد صلاحیت کند. البته اگر به وظیفه اش عمل کند. مبنای اسلامی جزئ ارکان شروط ریاست جمهوری است.
سعی می کنم صبور باشم. یا انتطار را تمرین کنم. و بر کلام ولی امر پیشی نگیرم. عقلم چنین هدایت می کند.
اولا به نظر من شما چه کاره ای که می پرسی؟ دوما بستگی داره شما چی دوست داشته باشی؟ سوما هر دو رو باید تایید کنه. که اگه تایید نشن واسه خودشون مشکلاتی ایجاد می کنند. که باز هم به من و شما ربطی نداره . خوبه؟
به این چند جمله دقت کنیم:
اولین از امام:شورای محترم نگهبان، که حافظ احکام مقدس اسلام و قانون اساسی هستند، موردتایید اینجانب می باشند. و وظیفه آنان بسیار مقدس و مهم است . و باید با قاطعیت به وظایف خود عمل نمایند. البته توجه به اهمیت حفظ نظام جمهوری دارند که با آن هیچ حکم و امری مزاحمت نمی کند و برای حفظ آن از هیچ کوششی نباید مضایقه کرد ومعلوم است آقایان با تعهدی که دارند تحت تاثیر هیچ جوی واقع نمی شوند. ان شاءالله موید باشند.
دومی از آقا: همانگونه که امام (ره) بارها تأکید میکردند حضور شورای نگهبان در انتخابات و بررسی صلاحیتها به وسیله انسانهایی عادل، بیطرف و بصیر، حضور مبارکی است. بعد از بررسی صلاحیتها به وسیله شورای نگهبان، مردم با تحقیق در سوابق، شعارها و سخنان افراد صالح معرفی شده، شخصی را بعنوان رئیسجمهور انتخاب خواهند کرد و این موضوع، ساز و کار قانونی بسیار مناسب و مبارکی است.
کد خدایی:
۱-شورای نگهبان بر اساس احزاب، گروهها یا جناحها تصمیم گیری نمی کند بلکه ملاک ما قانون و مقررات است، در انتخابات گذشته مانند مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری از تمام گروهها و جناحها حضور داشتند و شورای نگهبان هیچ ابایی ندارد که افرادی که واجد شرایط باشند، از هر حزب، گروه و جناح نظراتشان را اعلام نماید.
۲-اگر فردی سیاست های کلان ایران را قبول داشته باشد ، طبیعتا مورد قبول شورای نگهبان قرار خواهد گرفت ولی اگر سیاست های کلان ایران را قبول نداشته باشد به عنوان مثال معتقد به برخی از اصول قانون اساسی نباشد ، که این امر در تأیید صلاحیت وی مؤثر است .
۳-ما باید مصالح عالی نظام را در نظر گرفته و معیارهای قانونی را با توجه به آنها در مورد افراد محک بزنیم این به مفهوم این نیست که مصلحت جایگزین قانون شود مصالح عالی نظام سیاستهای کلی است که آنها هم به نوعی منطبق بر قوانین است و به مفهوم این نیست که ما معیارها را نادیده بگیریم.
و در انتها سه نکته:
۱-حضور نامزد ها با هر سلیقه و عقیده ای در فرایند انتخابات به معنی پذیرش همه ی مناسبات و شرایط آن از جمله نظارت و احراز صلاحیت شورای نگهبان قانون اساسی است. و با این وجود تکلیف برای این عزیزان روشن است.
۲-به نظر می رسد، در بررسی صلاحیت نامزد های پست ریاست جمهوری از طرف شورای نگهبان مسئله ای جز مصلحت رایج در عرف عموم مورد نظر باشد. در واقع در بررسی ها شورای نگهبان مصلحت جایگزین قانون نیست. در حالی که در اذهان ما مسئله ای به گونه ایست، که مصلحت تقریبا معادل آسایش طلبی و دوری از خطر است، این شورا مصالح عالی نظام که مواردی ثابت و متفاوت با مصلحت سنجی های معمول است، را مورد نظر قرار خواهد داد. جمله ی سوم دکتر کدخدایی همه چیز را روشن می کند. البته این نظر بنده است.
۳- بنده با احترام به همه ی دوستان بیش از همه نظر آن بزرگواری را پسندیدم که می گوید:سعی می کنم صبور باشم. یا انتطار را تمرین کنم. و بر کلام ولی امر پیشی نگیرم. عقلم چنین هدایت می کند. به نظر می رسد، درست همین باشد که با اعتماد به عدالت، بصیرت و بی طرفی فقهای شورای نگهبان منتظر اعلام نظر این شورا که حتمن منطبق بر مصالح عالی نظام است، باشیم.
۴-دقت کنیم، ماهیت انتخابات در جمهوری اسلامی با دیگر کشور ها متفاوت است. لازم نیست، برای کشاندن مردم پای صندوق ها، مانند کشور ها غربی حیلت منشی کنیم. یا از معیار های اساسی صرف نظر نمائیم. یادم نمی رود، مصاحبه ی آن خانم بدحجاب در انتخابات مجلس نهم را می گفت: آقا که سخنرانی کردند. احساسی در من ایجاد شد، که گویی باید، می آمدم و رای می دادم. همان کسی که قلب ها در تدبیر اوست، همان کسی که قلب ها را برای حضور در راهپیمائی ها هدایت می نماید، هم او قلوب مردم مسلمان ایران را برای خلق یک حماسه ی بزگ راه نمائی خواهد کرد. ان شا الله.