شاهکارهای جاسبی در دانشگاه آزاد پایانی ندارد!

پیش نگاشت: با وجود اینکه ماه ها از اصلاح اساسنامه دانشگاه آزاد و تغییر ریاست مادام العمر آن، توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی می گذرد؛ اسناد شاهکارهای اشرافی گرانه و مبادلات غیر قانونی مالی این دانشگاه، همچنان نقل و نبات محافل خبری است. بعد از آنکه موضوع 15 میلیون حقوق مهدی هاشمی برای اداره واحدی از دانشگاه آزاد در لندن که وجود خارجی ندارد در چند هفته گذشته سوژه خبری رسانه ها شد و سر وصدای فراوانی به راه انداخت، حالا حسن کچوئیان از اتفاقات جالب جلسه شب گذشته شورای عالی انقلاب فرهنگی با محوریت دانشگاه آزاد می گوید. یادآور می شویم با عنایت و همت استوار! مسئولان  شهر؛ به صورت چند فوریتی و به طرز کاملاً اعجاب برانگیز و البته به شیوه ای عوام فریبانه و غیرقانونی، شهرمان از الطاف خفیه و جلیه شاخه ای غیرقانونی از این دانشگاه بهره مند گشته است!


کچوئیان عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت:در بحثی مطرح شد که عبدالله جاسبی ماهانه از دانشگاه حقوق 4 و 15 میلیون تومانی دریافت می‌کرده و خانه‌ بزرگی در خیابان شهید کلاهدوز به وسعت 900 متر به اندازه هزینه‌ یک دانشگاه که در حد یک کاخ است، داشته و هنوز هم در آن خانه زندگی می‌کند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد: همچنین جاسبی غیر از محافظ، 2 راننده دیگر داشته است ضمن اینکه موضوع دانشگاهی در لندن مطرح شد که اصلا در آن کشور دانشگاهی وجود نداشت و مهدی هاشمی در حدود 15 میلیون ماهانه حقوق می‌گرفت. همچنین کمکهایی که جاسبی به روزنامه آفرینش دانشگاه آزاد و مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌کرد از موضوعات دیگر بود که این کمک‌ها مبنای قانونی نداشت.روزنامه آفرینش مربوط به دانشگاه آزاد نیست و مربوط به برادر جاسبی است.

وی افزود:اعلام شد که این موارد باید رسیدگی شود و هیئت تحقیق و تفحص برای بررسی این موضوعات تشکیل شود ضمن اینکه مسئله بدهی‌های دانشگاه آزاد از دیگر موضوعات مطرح شده بود که به دنبال این موضوع درخواست تحقیق و تفحص داده شد و جاسبی از این موضوع استقبال کرد و وی در خصوص 2600 میلیارد بدهکاری اعلام کرد چنین موضوعی صحت ندارد. وی ادامه داد:‌ اما در دوران دکتر دانشجو حسابرسی دقیقی در اسفند ماه در خصوص این بدهی صورت گرفت و معلوم شد که این بدهی وجود داشته و دارد.

کچوئیان عنوان کرد: برخی از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی از احمدی‌نژاد رئیس جمهوری درخواست کردند که هیئت تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد تشکیل شود اما احمدی نژاد گفت که هیئت امنای دانشگاه آزاد برای این کار است اما ما اعلام کردیم هیئت امنا کار خود را انجام می‌دهد و باید هیئت تحقیق و تفحص در این زمینه تشکیل شود و مسائل را بررسی کند.

وی گفت: موضوع دوم این است که از زمانی که دکتر دانشجو رییس دانشگاه آزاد شده است باید شخص دیگری در هیئت امنای این دانشگاه جایگزین وی شود تا دکتر دانشجو به کارهای خود رسیدگی کند که در این خصوص بسیاری از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در عضویت جاسبی نظر خود را اعلام کرده بودند ضمن اینکه احمدی‌نژاد نیز در مورد عضویت جاسبی نظر داشت.برخی از اعضای شورای انقلاب فرهنگی از جمله بنده مخالف عضویت جاسبی در هیئت امنای دانشگاه آزاد بودیم و فرد پیشنهاد شده کبکانیان بود چرا که وی با آموزش عالی آشنایی کاملی دارد....

( برای مطالعه ادامه خبر به ادامه مطلب بروید)

ادامه نوشته

ای راهزن دوباره به این کاروان بیا...

ای رفته کم‌کم از دل و جان، ناگهان بیا
مثل خدا به یاد ستمدیدگان بیا

قصد من از حیات، تماشای چشم توست
ای جان فدای چشم تو؛ با قصد جان بیا

چشم حسود کور، سخن با کسی مگو
از من نشان بپرس ولی‌ بی‌نشان بیا

ایمان خلق و صبر مرا امتحان مکن
بی‌ آنکه دلبری کنی از این و آن بیا

قلب مرا هنوز به یغما نبرده‌ای
ای راهزن دوباره به این کاروان بیا

***فاضل نظری***

از مرز ابرهای بهاری عبور کرد
چشمی که رد پای شما را مرور کرد

تنها به شوق لمس شما ابر بی‌امان
یک شهر را به وسعت باران نمور کرد
...
روزی هزار مرتبه تقویم نا‌امید
تاریخ روز آمدنت را مرور کرد

تأثیر یک غروب غم‌انگیز جمعه بود
مضمون این غزل که به ذهنم خطور کرد

اصلاً خیال روی شما سال‌های سال
دیوان شاعران جهان را قطور کرد...
***سید حمیدرضا برقعی***


پ ن:

نامه سرگشاده به ائمه جمعه: در مقابل شکم‌بارگی ظالمان سکوت نکنید

خبرنامه دانشجویان ایران:«شورای مردمی حمایت از حقوق مستضعفین و مبارزه با گرانی ها» در نامه‌ای سرگشاده خطاب به ائمه محترم نماز جمعه سراسر کشور از آنها خواست تا در مقابل سوداگری سرمایه‌دارن زالوصفت و نیز سیاست‌گذاری‌ها و مدیریت‌های نادرست مسئولین سکوت نکرده و به وظیفه انقلابی خود عمل کنند.
متن کامل نامه بدین شرح است:
«روحانيت متعهد ، به خون  سرمايه‌داران زالو صفت تشنه است و هرگز با آنان سر آشتي  نداشته و نخواهد داشت»     امام خمینی(ره)-منشور روحانیت
ائمه محترم نماز جمعه سراسر کشور
 سلام علیکم

 بسیاری از شما بزرگواران به واسطه آنکه در شهرهای مختلف کشور از نزدیک با عموم مردم در ارتباط هستید از مشکل گرانی و فشارهای اقتصادی بر آنها آگاه می باشید. و همچنین خود بهتر می دانید که یکی از اصلی ترین دلایل مشکلات اقتصادی پیش آمده برای مردم، سوء استفاده‌ی عده‌ای سرمایه‌دار زالوصفت از فضای اقتصادی کشور و ایجاد التهاب در بازارهای مختلف برای پارو کردن پول با پول است.

اتخاذ سیاست‌های لیبرال سرمایه‌داری که مجاری اقتصادی کشور را به سمت ایجاد یک‌شبه قله‌های ثروت برده است در کنار  باز گذاشتن دست سوداگران و دلالان و محتکران در حیطه‌های مختلف اقتصادی کشور، موجبات گرانی و درد و رنج برای ملت مستضعف که همواره پای انقلاب ایستاده اند را بوجود آورده است و متأسفانه این امر با عدم جدیت دولت و سایر مسئولین در امر نظارت طی چند روز اخیر تشدید نیز گردیده است.
البته ما منکر اثرات تحریمهای دول استکباری غرب و لزوم ایستادگی ملت در برابر توطئه های بیگانگان نبوده و نیستیم اما بر این اعتقادیم که ضعف مدیریت و نظارت از سمت مسئولین عامل اصلی مشکلات کنونی می باشد و اگر اقتصاد مقاومتی در دستور کار قرار میگرفت امر به گونه دیگری رقم میخورد.
لذا بر شما حضرات محترم که تریبون های نماز جمعه را در دست دارید لازم است به حکم آنکه «خداوند از علما عهد گرفته است که بر شکم بارگی و ستم ظالمان و گرسنگی و مظلومیت محرومان و ضعیفان سکوت نکنند» درد محرومان را فریاد زده و نگذارید سیاست‌های سرمایه‌سالارانه و سوء مدیریت‌ها در کنار بازی عده‌ای منفعت‌طلب سرمایه‌های مردم را به باد دهد یا در جیب عده‌ای اندک انباشته کند که امیدواریم در رساندن مطالبه مردم به مسئولین کوتاهی نفرمایید.
همچنین انتظار می‌رود روحانیون محترمی که همواره حامی حقوق محرومان و مظلومان انقلابی بوده‌اند با توصیه‌های خود مبنی بر کاهش مصرف کالاهای غیرضروری و درکنار آن رسوا کردن سیاست‌های سوداگرانه‌ی جناح‌های قدرت و ثروت در بخش‌هایی چون مسکن، ارز، طلا، محصولات کشاورزی و غیره مرهمی باشند بر درد مردم.
والسلام علی من یخدم الحق لذات الحق

شورای مردمی حمایت از حقوق مستضعفین و مبارزه با گرانی ها

دو خبر به نقل از سایت شهرداری جوشقان و کامو

جلسه شورای اداری شهر جوشقان و کامو

همزمان با حلول ماه شعبان المعظم و ولادت باسعادت حضرت اباعبداله الحسین (ع) ،حضرت اباالفضل العباس و حضرت امام زین العابدین (ع) اولین جلسه شورای اداری شهر جوشقان و کامو  با حضور فرماندار شهرستان کاشان و امام جمعه محترم شهر،بخشدار قمصر و تنی چند از مسئولین شهرستان کاشان و مسئولین وروسای ادارات شهر  در  روز یکشنبه چهارم تیر ماه  91 و در سالن جلسات شهرداری برگزار شد.

 

در این جلسه به موضوعاتی از قبیل :

 

نیاز شهر به ICDL، عوارض جرائم راهنمایی و رانندگی  ،عوارض آلایندگی ،مالیات برارزش افزوده ، بررسی و پیگیری مشکل برق رسانی فاز 2 شهرک وحدت ، مناطق گردشگری شهر ، دوبانده شدن جاده جوشقان به بزرگراه اصفهان - دلیجان، مرمت قنوات ،تامین اعتبار جهت ابنیه تاریخی، پرداخت بدهی آبفا به شهرداری ،انتزاع جوشقان قالی و کامو از یکدیگر،ساماندهی گلزار شهدای شهر ، مسکن مهر ، تسهیلات برای استخر ذخیره آب ، اورژانس جاده ای و برقراری تلفن 115 و ... اشاره شد و مورد بررسی و تصمیم گیری قرار گرفت.قبل از شروع جلسه  سالن جلسات جدید شهرداری با مساحت 150 متر مربع افتتاح شد.


حضور دربهای حرم مطهر امام جواد (ع) در جوشقان و کامو

دربهای حرم مطهر امام جوادالائمه (ع) فضای شهر جوشقان و کامو را عطر آگین کردند.مردم ولایتمدار منطقه جوشقان قالی در روز سه شنبه چهاردهم تیر نود و یک از کاروان دربهای حرم امام جواد استقبال کردند.

این دربها در اصفهان ساخته شده و برای نصب در حرم آقا جواد الائمه راهی کاظمین می باشند.

مردم جوشقان و کامو پس از اقامه نماز جماعت ظهر و عصر در مصلای مسجد جامع جوشقان قالی کاروان دربهای حرم را بدرقه کردند.


توصیه های روحانی جوان شهرمان برای جشن منتظران

با نزدیک شدن، به نیمه ی ماه شعبان المعظم؛ همه ی شیعیان آماده می شوند تا بزرگترین جشن ها را برای خشودی قلب نازنین حضرت ولی عصر (عج)، برپا کنند. به همین مناسبت شیخ علیرضا مرتضایی روحانی جوان شهرمان، در وبلاگ شخصی خود "هم ولایتی" نکاتی را در مورد باید ها و نبایدهای برپایی جشنی در شأن شیعیان و منتظران حضرت گوشزد نموده اند که درج آنها را در شفق لازم می بینیم: 

"برهمگان معلوم و پرواضح است که با این قبیل فعالیتها قدمی را برای رضای آقایمان وترویج فرهنگ مهدویت برمیداریم اما چیزی که درد آور وباعث تاسف است و یقینا دل امام زمانمان را به درد می آورد وبا راه ومنش امام زمان منافات دارد برگزاری مراسماتی است که بعضا شاهدش هستیم که حقیر فقط اشاره ای گذرا به این نکته دارم به عنوان مثال در مراسم جشنی از گروه ارکست ونوازندگانی با چه هزینه های بالایی دعوت میشود و مجلس میلاد امامی که مخالف این برنامه ها میباشند آلات لهو ولعب و موسیقی حرف اول را میزند ویا در بعضی از جایگاههای صلواتی که مشغول پذیرایی از مردم میباشند نوارهای کاست وسی دی هایی که در شان مجالس اهل بیت نیست و بیشتر به کار مجالس پارتی شبانه میاید تا مراسمات مذهبی استفاده میشود وخیلی کم ونادر از نوار وسی دی مولودی خوانی ومداحی استفاده میشود(وجای تاسف بیشتراینکه در بعضی از مساجد نیز شاهدهستیم که از بلندگویشان موسیقی پخش میشود که روایات آن را نشانه اخرالزمان میدانند)و یا ایجاد صداهای ناهنجار که هم از لحاظ صوتی مشکل ساز است وبرای بیمارانی که ناراحتی قلبی دارند ویا برای خانمهایی که بار دار باشند وهم از لحاظ خطرات ناشی از برخورد این اشیاء محترقه با بدن عابرین که بارها دیده وشنیده ایم باعث از دست دادن چشم ویا شنوایی و....شده فلذا جادارد کسانی که در برگزاری این مراسم ها دست دارند مانع از اجرای این برنامه ها شوند که دل امام زمان خود را شاد نمایند.

در پایان  به روایت آغازین کلام استناد کرده وتذکری را به خودمان بدهیم که نکند برای انجام مستحبی (شادی کردن در میلاد امام زمان وبرگزاری جشن میلاد) مرتکب حرام (استفاده از آلات لهو ولعب و ایجاد مزاحمت و ناراحتی دیگران و...) شویم."


پ ن: جشن بزرگ منتظران به روال گذشته همزمان با شب نیمه شعبان در محله امام خمینی(ره) برگزار خواهد شد.

معجزه ی عشق و راهی که رفتنی است...

پیش نگاشت:

عشق معجزه ای است ، که به دوران جوانی بشر حیاتی دیگر می بخشد. آرام آرام چون حقیقتی زنده پوسته ی نوجوانی را می شکند و از ژرفای تصمیم ها و تصنیف های کودکانه سر بر می افرازد. جوان بی آن که خود اراده ای داشته باشد معیار های کودکانه را فراموش می کند ودل به وادی عشق می سپارد. نسبت به دنیای حسابگری و حسابرسی اهل دنیا احساس بیگانگی می کند و این چنین داستان بی پایان ما پای می گیرد...

جوان روح حیات جامعه است . بی جهت نیست که جوامع بشری از ابتدای تاریخ تا به حال از جبهه ی نبوت گرفته تا جبهه ی استکبار بیشترین سرمایه های انسانی را در اطراف موضوع جوانان صرف نموده اند. بی تردید جامعه در جهتی حرکت خواهد کرد که جوانانش می روند . جوانان یک امت اگر ترسو و ظلم پذیر باشند امت را به اسارت استکبار در می آورند. و اگر شجاع و تیزبین زمینه را برای حاکمیت منادیان نبوت هموار می سازند. اکنون که تاریخ به انتهای مبارزه جبهه ی نبوت و جبهه ی استکبار یعنی ظهور منجی موعود نزدیک می شود، جدال مستکبرین و منادیان نبوت نیز به اوج رسیده است . هیاهو بر سر جنگ نفت و جنگ آب رد گم کنی است. حقیقت این است که جنگ میان جبهه ی حق و جبهه ی باطل اکنون بر سر جوانان است. اندیشمندان و هوشمندان معاصر نیز این حقیقت را نیک در یافته اند و با هیجان مشغول نظاره و تحلیل لحظه به لحظه ی این ساعات تاریخی اند.

از این جهت است که مکتوبات و سخنرانی های اندیشمندان هرچه بیشتر و آشکار و پنهان معطوف به این حقیقت است، که چند ده ی  اخیر چند ده ی  جدیدی برای جهان بشری بوده است. به نظر می رسد دوران پرشور جوانی در چند دهه ی اخیر از جنسی دیگر شده است و در واقع روزگار وزنه ی سنگین این پیچ تند تاریخی خویش ، یعنی عبور از تمدن ضد قدسی غرب و رجوع به عالم قدس با نظر به اسلام ناب محمدی را بر گرده  این نسل گذاشته است. و در همین جهت است که نگاه و سلوک اخلاقی و رفتاری جوانان متناسب با مسئولیت تاریخی ایشان بی اختیار به شکلی متفاوت از قبل جلوه کرده است.

جوانان این چند دهه به اعتراف اندیشمندان و هوشمندان معاصر به شدت پرسشگر اند. در مشهورات زمانه تردید می کنند. اعتراض می کنند. فریاد می زنند پوچی و بی بتگی مشهورات زمانه را. راستی مگر جز این است که راه رسیدن به حق همین پرسشگری و نفی مشهورات است و بیشترین تلاش انبیا بر سر رهایی از مشهورات زمانه و در نتیجه پرواز نوع بشری بوده است؟ آن چه در زندگی و سلوک جوانان حاکم است بالعکس دیگران عادت نیست. جوانان با روح حقیقت طلب خویش به دنبال تازگی می گردند و خط قرمز عادات و مشهورات برای ایشان حتی به اندازه ی اسباب بازی های دوران کودکی و نوجوانی خنده دار نیست. مبارزه ی حق و باطل امروز به نقطه ی حساسی رسیده است. جبهه ی شیطان به سرکردگی آمریکا وبه سوگلی اسرائیل غاصب به نهایت و تمامیت شیطنت خویش رسیده است. اینان دیگر توسعه ای جز در جهت تقویت ابعاد حیوانی بشر نمی بینند. راهی برای بهره برداری از طبیعت جز تکنولوژی ماشینی نمی شناسند. روشی برای اداره ی جامعه جز دموکراسی مبتنی بر منافع سرمایه داری نمی دانند. و شیوه ای برای تسلی روح نا آرام خویش جز رجوع به قرص ها و کپسول های روانکاوان و روانشناسان بی گانه از خویشتن خویش نمی شناسند.

نسل امروز لاجرم میان عجوزه ی غرب و نهضت جوان اسلام ناب یکی را بایست انتخاب کند. میان اسلام ناب و اسلام سرمایه داری ، اسلام ناب و اسلام ماشینیسم ، اسلام ناب و اسلام مدارا با شیطان بزرگ امریکا ، اسلام ناب و اسلام امضای قرارداد صلح با اسرائیل غاصب ، اسلام ناب واسلام قدرت و ثروت، اسلام ناب و اسلام سلفی و وهابی ، اسلام ناب و اسلام مادی گرایی، اسلام ناب خمینی و اسلام منحرفین اشرافی و سهم خواهان حزبی یکی را باید برگزید. وزیر امور خارجه ی انگلیس خبیث  در دیدار با مسئولان اندونزی گفت: " نمونه ی خوب برای حکومت مردم مصر اسلام اندونزی است". اسلام اندونزی اسلامی است که از صندوق های بین المللی وام دریافت می کند و در راهیابی به معاهدات تجاری موفق است. اما در عوض در برابر زورگویی و جنایت تمدن غرب در جای جای عالم سکوت می کند و دم بر نمی آورد. معاونت حقوق بشر در دستگاه اداری خود دارد اما به هیچ کس حق نمی دهد در این کشور اسلامی ضد منافع صهیونیزم (که منافع کشورشان بدان گره خورده است) قدمی بردارد.  دموکراسی دارد اما جز سیاستمداری حامی صهیونیزم ثمری بر آن مترتب نیست. چرا که حامیان اصلی منتخبان، سرمایه داران وابسته به منافع سرمایه داری جهانی یعنی صهیونیزم اند. این کشور اسلامی ثروتمند نیز است(البته به مراتب کمتر از همه ی کشور های خاور میانه) اما مهم نیست این ثروت در جریان تولید می افتد یا ربا. کجا مصرف می شود و چگونه تحصیل می گردد. نظام آموزشی این کشور نیز مطابق با استاندارد های بین المللی است اما در این مدارسی هیچ کس به حقیقت معارف شریعت اسلام نائل نمی گردد و علیه استکبار و استثمار تجهیز نمی گردد. نسل جوان امروز در دوراهی انتخاب یکی از این دو اسلام قرار گرفته است.

نتیجه ی این انتخاب اما از به نظر مشخص است. آینده ی ما آینده ای با رجوع گسترده ی نسل جوان به معارف ناب خمینی خواهد بود. عمر مکاتب مادی و معنوی غرب و شرق به پایان رسیده است. هیچ مکتب و حتی شریعتی جز اسلام ناب خمینی پاسخگوی نیاز بشریت در اصلی ترین نیاز ایشان یعنی مبارزه با استکبار نیست. نسل جوان ما هم همان نسلی است که به اشاره ی رهبری جریان عدالتخواه را به جریان انداخت و نتیجه ی آن انتخابات نهم و دهم ریاست جمهوری بود. نسل جوان ما به ندای جنبش نرم افزاری رهبری پاسخی در خور داد و پیشرفت های قابل بیان و غیر قابل بیان نرم افزاری ملت ما از نتایج آن است. اولین مراسمات دعای ندبه ی ایران اسلامی به صورت انبوه توسط همین نسل در مهدیه تهران به صورت منظم آغاز گردید. اولین اعتکاف انبوه توسط جوانان همین نسل در مناطق دانشجویی تهران آغاز شد. اردوهای جهادی و ادروهای زیارتی جبهه های جنوب با استقبال همین جوانان پای گرفت. آبروی این نظام همین نسل جوان اوست. این نسل در کشاکش انتخاب به اسلام ناب خمینی رجوع خواهد کرد. منطق معارف خمینی منطق عشق است. و این چنین جز جوانان راه گشا و مروج این مکتب نخواهند بود. آینده ی نسل جوان، آینده ی رجوع گسترده به معارف ناب خمینی است.

راهبرد پیشرفت شهر ما چیست؟  

چندی است در میان عوام و خواص شهر، مبحثی حول تغییر یا عدم تغییر موقعیت جوشقان در تقسیمات سیاسی-جغرافیایی کشور دهان به دهان می چرخد. بحثی که البته مسبوق به سابقه نیز هست. در سیر تاریخی شهرمان، ظاهراً اتفاق افتاده بوده که شهر جوشقان در مقطعی از کاشان انتزاع پیدا کرده و به میمه الحاق شده بوده است. این موضوع البته در آن زمان با استقبال خواص سیاسی و ادبی و توده ی مردم مواجه نمی شود و با نامه نگاری های متوالی و پیگیری و پشتوانه ی مردمی، و البته استفاده از ظرفیت های شعری و ادبی آقای سید حسن مروجی (شهلا) و امثال ایشان، اصطلاحاً «جوشقان جدا شده از پیکر مادر» (این اصطلاح مربوط به همان زمان می باشد) به «اصل خویش» باز می گردد.

سوالات اساسی که این روزها بین موافقان و مخالفان موضوع اتحاد جوشقان با میمه رد و بدل می شوند تقریباً شامل چند سوال ذیل می شود:

1-   1- ضمانت اعطای بخشداری به جوشقان از سوی میمه (شهری که سابقه ی خیلی خوبی هم در اذهان حداقل مخالفان ندارد) در صورت اتحاد و ایجاد شهرستان مشترک چیست؟

2-    2-احتمال شهرستان شدن میمه بیشتر است یا استان شدن کاشان؟

3-  3-مگر نمی توان با پیگیری از کاشان بخشداری گرفت که میل به باد دادن هویت و شخصیت تاریخی جوشقان را دارید؟

4-  4-کاشان در حداقل 4 دهه ی اخیر کدام قدم را از سر دلسوزی و من باب اینکه جوشقان پاره ای نحیف، مظلوم و دور افتاده از پیکر مادرش! می باشد برای آن برداشته است؟

5-  5-اگر قرار بود کاشان به جوشقان بخشداری بدهد، چرا روز اول آن را به قمصر داد؟ حال آنکه به لحاظ موقعیت استراتژیک و جمعیت و ... بخشداری حق مسلم جوشقان بود و...

این ها گوشه ای از سوالاتی است که طرفین برای بر کرسی نشاندن حرف خود بر روی دایره می ریزند.و البته هر دو طرف نیز نسبتاً درست و منطقی نظریه می پردازند. همه نیز (ان شاءالله) به دنبال خیر و صلاح جوشقان هستند. اما به راستی راهبرد پیشرفت و محرومیت زدایی از شهر از دل چنین سوالاتی بیرون خواهد آمد؟ آیا دوای درد جوشقان واقعاً نداشتن بخشداری است یا همه به دنبال پاک کردن صورت مسئله و آسوده کردن خود با یک پاسخ کوتاه تستی هستیم؟ آیا کسی واقعاً به دنبال پاسخ تشریحی این سوال رفته است که مشکل شهر ما چیست؟

به نظر می رسد، مسلم این است که بخشداری دوای درد و مشکل ما نیست. یا حداقل ریشه ی درد ما را نمی توان با بخشداری خشکاند. همانطور که با شهرداری نشد. اگرچه شهرداری در مدت حضورش چهره ی شهری به جوشقان داد و با فراز و نشیب خدماتی انجام داده است، لیک بر چه کسی پوشیده است که آن قهرمانی که پیش از گرفتن شهرداری در ذهن مردمان بود که یک شبه جهنمشان را با بهشت برین عوض خواهد کرد، قصه ای افسانه ای بیش نبوده. امروز مردمان ما با واقعیت شهرداری مواجهند نه با قصه ی آن. امروز مردم خوب می فهمند که شهرداری، یک نهاد نحیف است که گاهاً دخلش با عوارض و مالیات همانها پر می شود. امروز مردم روند خسته کننده و بوروکراتیک اداری ای که محصول داشتن شهرداری است را با عمق جان درک می کنند. سخن به اطاله نرانیم که خواص نباید بخشداری را همچو شهرداری، غایت آمال و نهایت آرزوهای جوشقان به مردم معرفی کنند، که اگرچه گوشه ای از مشکلات مردم با آمدن بخشداری حل خواهد شد، اما درد کم خونی ما را چه به آسپرین و استامینوفن؟!

آنانکه معتقدند بخشداری دوای درد ماست پاسخ دهند به سوالات شفق که:

1-    1-چه تضمینی است که فردای روزی که بخشداری به جوشقان آمد، مسئولین شهر از نبود زیر ساخت! برای فعالیت موثر بخشداری در جوشقان گله نکنند؟

2-   2-گیرم که بخشداری را فردا تاسیس کردیم! این بخشداری قرار است چه جوشقانی را برای ما بسازد؟ آینده ی جوشقان ما را چه کسی آینده پژوهی کرده و با تعیین چشم انداز، تبیین کرده است که باید به کجا برسیم؟

3-  3-چه کسی میداند کدام جوشقان هم مطلوب مردم است و هم مورد مطالبه شان؟ چه کسی پای حرف مردم نشسته است؟ چه کسی می تواند مطلق جوشقان صنعتی را به مردم بقبولاند و چه کسی جوشقان توریستی را؟

4-  4-با کدام مطالعه آینده شناختی و بر اساس کدام اطلاعات پایه، منطقه ویژه گردشگری در سفر استانی ریاست جمهوری برای جوشقان درخواست می شود و منطقه ویژه صنعتی درخواست نمی شود؟

5-  5-چه کسی تابحال وظیفه و کارکرد بخشداری را برای مردم توضیح داده است؟

6-  6-در پستوهای تو در توی شورای شهر، آیا کسی هم به فکر راه حل ریشه ای برون رفت از وضع موجود هست یا همه به دنبال راحت ترین میانبر موجود هستیم و البته زدن تیری در تاریکی؟

7-  7-چه کسی ظرفیت های بومی، طبیعی، تاریخی، فرهنگی، علمی، عمرانی و... جوشقان را برای تصمیم گیری واقعی و مبنایی گردآوری کرده است که از قِبَل آن به این نتیجه برسد که بخشداری راه حل اول و آخر ما برای نیل به چشم انداز مبهممان است؟

این سوالات و بسیاری سوالات اساسی دیگر از این دست، این نکته را بیش از پیش برای ما روشن می کند که شهر ما نه تنها دارای چشم اندازی روشن، شفاف، قابل دسترسی و عملیاتی نیست، بلکه همه برای تبرئه کردن خود از آن چه که این روزها در شهر می گذرد دست به حرکات احساسی، قهرمانانه و تسکین آمیز می زنند. به راستی کدام نهاد و مسئول تا به حال برای 5 سال آینده ی جوشقان برنامه ریزی دقیق و مدون کرده است؟ کدام چشم انداز کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت که ویژگی های واقعی یک چشم انداز مطلوب را داشته باشد برای شهر ما نوشته شده است؟ ما قرار است از کجا به کجا برسیم؟ جوشقان 1410 چگونه جوشقانی باید باشد؟ جوشقان مطلوب ما، یک جوشقان بکر و طبیعی و تاریخی و گردشگری است یا یک جوشقان صنعتی و ماشینی؟ توان انجام محاسبات این چنینی را تابحال کسی داشته است؟ این ابهامات را کسی می تواند پاسخ دهد؟ موافقان و مخالفان طرح الحاق کجا نشسته اند...؟؟

ما راست قامتان جاودانه ی تاریخ خواهیم ماند

شهيد مظلوم بهشتي در زندان رژيم پهلوي

ما در زير بار سختي ها و مشکلات و دشواري ها قد خم نمي کنيم
ما راست قامتان جاودانه تاريخ خواهيم ماند
تنها موقعي سرپا نيستيم که يا کشته شويم، و يا زخم بخوريم و به خاک بيفتيم
و الا هيچ قدرتي پشت ما را نمي تواند خم کند...

شهید بهشتی


پ ن: به مناسبت هفتم تیر؛ سالروز شهادت آيت الله بهشتي و هفتاد و دو تن از يارانش 

پ ن۲: آمدند گفتند «مناظره می‌كنیم؛ فقط هم با بهشتی». 8 نفر بودند. آخر جلسه گفته بودند «می‌شود خواهش كنیم پخش نكنید».

به قاضی دادگاه نامه زده بود كه: «شنیدم وقتی به مأموریت می‌روی ساك خود را به همراهت می‌دهی. این نشانه تكبر است كه حاضری دیگران را خفیف كنی».

رفته بود خوزستان ؛ جلسه تا ساعت یک نیمه شب طول کشیده بود. گفته بودند ؛ منزل ، هتل. خوابیده بود. همانجا در فرمانداری ، با عمامه زیر سر و روانداز عبا
.

مرد انگلیسی گفت «شما خیلی غیر واقع بینانه با مسائل برخورد می‌كنید. این طور جلو بروید تحریم می‌شوید». بهشتی گفت «انقلاب ما انقلاب آرمان‌ها است نه تسلیم به واقعیت‌ها. همان نان و پنیر برایمان كافی است».