بازخوانی یک آسیب شناسی پیش از واقعه
به اسلام مطلوب واشنگتن و لندن و پاريس بدبين باشيد؛ چه از نوع لائيك و غربگرا، و چه از نوع متحجر و خشن آن!
چه کسی فکرش را میکرد؟، مرسی با آن همه ارباب نوازی اش در برابر آمریکا. با آن نامه ی فدایت شومش برای آن ظالم تلاویو نشین با آن همه حرف شنویش اش از مفتی های سعودی و آن همه پر و بال دادن به پادشاه جائر سعودی. با این که این همه از اهداف انقلاب مصر عقب نشینی کرد، عاقبت با دسیسه ی همین اربابانش در کاخ ریاست جمهوری محبوس شود!. سطور ذیل خطابه ی رهبری نهضت اسلامی خطاب به انقلابیون مصر و طبعن گروه حاکم یعنی اخوان المسلمین است. جملاتی که گویی آسیب شناسی وقایع اخیر مصر است منتهی در بهمن ماه ۱۳۹۱ یعنی حدود ۴ ماه پیش از این:

برادران و خواهرانم! مراقب اين امانت بزرگ باشيد. غرور و نيز سادهانگارى، 2 آفت بزرگ پس از نخستين پيروزىهايند. شما مسؤولترين افراد در عرصه نظامسازى، حفظ دستاوردهاى مردم و حل مشكلات جنبش هستيد. قدرتهاى ضربه خورده جهان و منطقه، بىشك در افكار شيطانى بسر ميبرند؛ از فكر حذف و انتقام، تا طرح فريب دادن و متزلزل كردن و ترساندن و به طمع انداختن شما و سپس به نابود كردن انقلابها و پديد آوردن اوضاع- و العياذ باللّه- بدتر از گذشته مىانديشند. تصميمات، مواضع و اقدامات شما، ابعاد تاريخى خواهد يافت و اين دوره، «شب قدر» تاريخ كشورهاى شماست.
به آمريكا و ناتو اعتماد نكنيد. آنان هرگز به مصالح شما و منافع ملت شما نمىانديشند. همچنين از آنان نترسيد. آنان پوشالىاند و بهسرعت ضعيفتر نيز شدهاند. حاكميت آنان بر جهان اسلام، صرفاً محصول ترس و جهل ما در 150 سال گذشته بوده است. به آنان اميد نبنديد و از آنان حساب نبريد. تنها به خداى متعال اعتماد كنيد و فقط مردم خود را باور كنيد. آنان در عراق شكست خوردند و با دستهاى خالى خارج شدند؛ در افغانستان چيزى به دست نياوردهاند؛ در لبنان از حزباللّه، و در غزه از حماس شكست خوردند و اينك در مصر و تونس به دست مردم، به پایين كشيده شدهاند. هيچ چيز طبق برنامه آنان پيش نرفته است، بت غرب نيز چون بت كمونيزم شكست و ترس ملتها ريخت. مراقب آينده باشيد كه شما را نترسانند.مراقب بازىهاى آنها باشيد. همچنين وارد بازى دلارهاى نفتى وابستگان و متحدان غرب در ميان اعراب نشويد كه در آينده از اين بازىها سالم بيرون نخواهيد آمد. اسرائيل رفتنى است، نبايد بماند و نخواهد ماند. شروع انحراف در نهضتهاى كنونى، تن دادن به بقای رژيم صهيونيستى است و ادامه مذاكرات سازش و تسليم كه رژيمهاى ساقط شده آن را پايهگذارى كردهاند.
كار اصلى شما اين خواهد بود كه چگونه يك تاريخ عقبماندگى و استبداد و بىدينى و فقر و وابستگى حاكم بر كشورهايتان را در كوتاهترين زمانها انشاءاللّه جبران كنيد و چگونه با رويكرد اسلامى و به شيوهاى مردمسالارانه و رعايت عقلانيت و علم، جامعهسازى كنيد و تهديدهاى داخلى و خارجى را يك به يك از سر بگذرانيد؛ چگونه «آزادى و حقوق اجتماعی» منهاى «ليبراليزم»، و «برابرى» منهاى «ماركسيزم»، و «نظم» منهاى «فاشيزم غرب» را نهادينه كنيد؛ چگونه تقيد خويش به شريعت مترقى اسلام را حفظ كنيد، بىآنكه گرفتار جمود و تحجر شويد؛ چگونه مستقل شويد، بىآنكه منزوى شويد؛ چگونه پيشرفت كنيد، بىآنكه وابسته شويد؛ چگونه مديريت علمى كنيد، بىآنكه سكولاريزه و محافظهكار شويد.مواردی که سران سابق مصر به آن بیتوجه بودند و دقیقا از همین ناحیه ضربه خوردند.
تعريفها بايد بازخوانى و اصلاح شوند. 2 الگوى «اسلام تكفيرى» و «اسلام لائيك» از سوى غرب به شما پيشنهاد شده و خواهد شد تا الگوى «اسلام اصولگراى معتدل و عقلانى» در ميان انقلابهاى منطقه تقويت نشود. كلمات را دوباره و بهدقت تعريف كنيد. «دموكرات بودن» اگر به معناى مردمى بودن و انتخابات آزاد در چارچوب اصول انقلابهاست، همه دموكرات باشيد؛ و اگر به معناى افتادن به دام ليبرال- دموكراسى درجه دوم و تقليدى باشد، هيچ يك دموكرات نباشيد. «سلفىگرى» اگر به معناى اصولگرایى در كتاب و سنت و وفادارى به ارزشهاى اصيل و مبارزه با خرافات و انحرافات و احيای شريعت و نفى غربزدگى باشد، همگى سلفى باشيد؛ و اگر به معناى تعصب و تحجر و خشونت ميان اديان يا مذاهب اسلامى ترجمه شود، با نوگرایى و سماحت و عقلانيت - كه اركان تفكر و تمدن اسلامىاند- سازگار نخواهد بود و خود باعث ترويج سكولاريزم و بىدينى خواهد شد.
به اسلام مطلوب واشنگتن و لندن و پاريس بدبين باشيد؛ چه از نوع لائيك و غربگرا، و چه از نوع متحجر و خشن آن. به اسلامى كه رژيم صهيونيستى را تحمل ميكند، ولى با مذاهب اسلامى ديگر بيرحمانه مواجه ميشود، دست آشتى به سوى آمريكا و ناتو دراز ميكند، ولى در داخل به جنگهاى قبيلهاى و مذهبى دامن ميزند و اشداء با مومنين و رحماء با كفار است، اعتماد نكنيد. به اسلام آمريكایى و انگليسى بدبين باشيد كه شما را به دام سرمايهدارى غرب و مصرفزدگى و انحطاط اخلاقى ميكشانند. در دهههاى گذشته، هم نخبگان و هم حاكمان، به وابستگى بيشتر خود به فرانسه و انگليس و آمريكا يا شوروى افتخار ميكردند و از سمبلهاى اسلامى ميگريختند؛ و امروز همه چيز برعكس شده است.









۞وبلاگ خبری-تحلیلی جوشقان۞