مَردان بزرگ، مُردنشان نیز بزرگ است..

تاریخ تنها سرگذشت انسان ها، اقوام و ملل نیست. تاریخ بستر به انجام رسیدن اراده های الهی است. در این میان اما تنها این مردان بزرگ اند، که تحقق بخش این اراده ها می گردند. رجال صدقو ما عاهدو الله.. تاریخ تنها بستر تحقق اراده های و سنت های الهی است. و این انسان ها هستند، که انتخاب می کنند، همراه یا در مقابل این سنت ها و اراده ها قرار گیرند. آری اراده ها وسنت های الهی دیر یا زود و با وجود همراهی یا عدم همراهی اکثریت انسان ها تحقق خواهد یافت و اما این مردان بزرگ اند، که لایق می شوند، مجری و واسطه ی تحقق این اراده ها و سنت ها گردند. راستی داستان مومنان قوم موسی را شنیده ای آن جا که اراده ی الهی را تنها عامل پیروزی خویش می خوانند و در برابر طعنه زنان به کم جمعیتیشان می گویند، کم من فئه فلیله غلبت فئه کثیره؟
مردان بزرگ تنها کسانی اند، که می توان ایشان را حقیقتن بصیر خواند. چرا که در میان هیاهو و جنجال و حادثه سازی اهل کفر و شرک و نفاق تدبیرگری را ورای این حوادث و وقایع می بینند. آقا نورالله به کسوت معلمی در آمده است. همزمان اما گویی حادثه ای متفاوت از همه ی حادثه های عالم در جریان است. گویی خدای سبحان قصد دارد، قدرت خویش و نظام مبتنی بر احکام خویش را به رخ جهانیان بکشد. صدام با حمایت غرب و شرق فکری و جغرافیایی دندان طمع به خاک مقدس ایران اسلامی تیز کرده است. چه هنگامه ای! زمان آن رسیده است، که به قول شهید چمران: فرق میان مرد و نامرد تشخیص داده شود. نور الله برای اعزام اقدام می کند. این اقدام اما با مخالفت آموزش و پرورش رو به رو می شود. نور الله باز می گردد و دوران تعهد خویش را به آموزش و پرورش سپری می نماید. اکنون اما موعد دیدار رسیده است. نور الله که خوب حقیقت ورای محاسبات مادی جنگ را دریافته است، در برابر وصف عظمت، ایثار و شجاعت ملت عزیز ایران، این همراهان قرن پانزدهمی رسالت حسین(ع)، یعنی ملتی که برخواسته اند، تا ثابت کنند، خوشا شهادت و در آغوش کشیدن مرگ و بدا خفّت حاصل از بودن با یزید و یزیدیان تاریخ ابراز ناتوانی می نماید. آری مردان بزرگ حوادث بزرگ و تاریخ ساز را خوب می شناسند و این چنین است که برای رسیدن شتاب می گیرند. راستی داستان اشتیاق یاران حسین(ع) برای رسیدن به کربلا را شنیده ای؟
با چشم فطرتش عالم را نظاره می نماید و نبرد تاریخی خیر و شر را می بیند. مجاهدت های ملت عزیز ایران را مشاهده می نماید و این آیه بر قلمش می آید، که انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا. عزت لکه دار شده ی ملت ایران در زمان حاکمیت طاغوت را یاد آور می شود و انقلاب اسلامی را هجرت به سرزمین نور می خواند. آری مردان بزرگ چشمان بیدار تاریخ اند. و این چنین است، که انس با ایشان انسان را بصیر و بیدار می نماید. راستی داستان هم سنخ شدن رفتار انیس و مانوس را شنیده ای؟
نور الله به کربلا خوانده شده است . و به همین دلیل است، که مشتاقانه فریاد بی تابی می زند و دل از زندگی خاکی با تمای خوشی های حلالش می برد. مشتاقانه شهادت خویش را قدمی در راه بر پاداشتن حکومت ولی عصر(عجل الله فرجه الشریف) و جلا دهنده ی جریان نشات گرفته از کربلای حسین(ع) آرزو می نماید. آری دنیا توان تحمل حضور مردان بزرگ را ندارد و آن که از میان ایشان حضورش در دنیا تقدیر شده است، را این چنین بی تاب و مشتاق رفتن می سازد.راستی هیچ از حال و احوال علی(ع) در نخلستان های کوفه شنیده ای؟ نور الله پرورده ی مکتب علی(ع) است. مکاتب متنوع عالم را باید به نظاره ی نور الله و هزاران مانند او خواند. به راستی کدام مکتب است، که می تواند، تنها یک مرد حتی شبیه به نور الله تربیت و تحویل عالم نمیاد؟!
زمان موعود فرا رسیده است. نور الله در این زمان است، که می نویسد: جز مردن در راه حق هیچ مرهمی زخم دلم را التیامی نیست. آری هیچ مردنی به بزرگی مردن در راه حق نیست و مردان بزرگ مردنشان نیز بزرگ است.

۞وبلاگ خبری-تحلیلی جوشقان۞